• وبلاگ : عاشقانه ترين وبلاگ پريا
  • يادداشت : دوستت دارم...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اح 
    گفتم: پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي؟
    گفت: اول بار که گفتي "خدا" آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار دگر خداي تو را نشنوم، تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر، من اگر مي دانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار مي کني همان بار اول شفايت مي دادم. گفتم: مهربانترين خدا ! دوست دارمت ...
    گفت: عزيز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت ...