آنگاه ستارههاي بي شماري ديدم
که گرداگرد هم ميرقصيدند
بر روي هر ستاره نقشي از روي تو بود
هيجان و نشاطي وجودم را سرشار از تو مينمود
ترا ديدم که در ميان ستارهها
شاد ميرقصي